جدول جو
جدول جو

معنی حسین آباد کرون - جستجوی لغت در جدول جو

حسین آباد کرون
(حُ سِ دِ کَ وَ)
دهی است از دهستان کرون بخش نجف آباد شهرستان اصفهان. 54هزارگزی باختر نجف آباد. ده هزارگزی شوسۀ نجف آباد به دامنه. جلگه، معتدل. سکنه 362 تن. زبان فارسی. آب آن از رودخانه و چاه. محصولات آنجا غلات، حبوبات، صیفی، بادام و انگور. شغل اهالی زراعت. صنایع دستی زنان: کرباس بافی. راه فرعی. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ده کوچکی است از دهستان درختنگان بخش مرکزی شهرستان کرمان. هیجده هزارگزی شمال خاوری کرمان. سه هزارگزی خاور راه مالرو شهداد به کرمان. سکنه یک خانوار. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان پائین رخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه واقع در 25هزارگزی شمال کدکن و سه هزارگزی خاور دهنو، ناحیه ای است واقع در جلگه. معتدل. دارای 152 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، پنبه. اهالی به کشاورزی، گله داری، کرباس بافی گذران میکنند. راه فرعی به شوسه دارد. مزرعۀ حیدرآباد جزء این ده است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان سلماس بخش مرکزی شهرستان کازرون واقع در 24هزارگزی شمال باختر کازرون و باختر رود خانه شاپور ناحیه ای است واقع در جلگه. گرمسیرو مالاریایی. دارای 148 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از رود خانه شاپور و چشمه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، برنج، صیفی جات. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو میباشد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(حُ سِ دِ کَ)
دهی است از دهستان پائین شهرستان نهاوند. واقع در 15هزارگزی جنوب باختری شهر نهاوند و سه هزارگزی گیلان. ناحیه ای است واقع در دامنه و سردسیر. دارای 220 تن سکنه میباشد. لری و فارسی زبانند. از رود خانه محلی مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، لبنیات، توتون، حبوبات. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه مالرو میباشد. ایل حسن وند و فولادوند در تابستان برای تعلیف احشام به این ده می آیند. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
ده کوچکی است از بخش کرج شهرستان تهران واقع در سه هزارگزی شمال خاور کرج سر راه چالوس. 18 تن سکنۀ دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا